سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سایه روشن
 

 

* توسل کردن رو تقریبا فراموش کرده بودم ، اونقدر زیبا توسل کردم و اونقدر زیباتر جواب دیدم که دلم قرص شد حضرت فاطمه ی معصومه حواسش همیشه به ساکنین شهرش هست …

** حکمت های خدارو فراموش کرده بودیم، اینقدر زیبا پازل علت ومعلول ها برایمان چید که دلمان قرص شد خدا همیشه با یچه هاست خیلی مهربونتر از پدر و مادر برای اونها خدای مهربونه ….

*** درد دیگران رو فراموش کرده بودم ، اینقدر لحظات درد کشیدن کودکانه دیدم که هیچوقت فراموشم نمیشه طلب سلامتی کردن برای دیگران را …

**** صبر کشیدن هایی دیدم مادرانه ی مادرانه !! پر از محبت و گذشت و گذشت!! و کودکانی دیدم پر از سکوت و التماس! فهمیدم چقدر فرق است از مادر بودن تا مادری کردن …

 

پانوشت:

چندروزی مهمون بیمارستان بودیم، آبسه ی دندان و عفونت خون … خداروشکر به خیر گذشت

برای اونهایی که هنوز مهمون اون تختها هستن دعا کنیم ..


[ چهارشنبه 93/7/2 ] [ 1:47 عصر ] [ حا.عین ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 29746