سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سایه روشن
 

«ماهی‌ها رو بذار توی ظرف و ببر سر میز.

اون ماهی که بیشتر سرخ شده رو بذار واسه خودت!

اگر خواستی یکی دیگه هم بهت میدم.

اون زیتون‌ها رو هم ببر.

راستی خرما یادت نره، می‌گن بعد از ماهی باید خرما خورد.

سبزی پلو رو بریز توی اون دیس بلوره.»

زهرا، سرخوش، نان‌های بیات شده‌ را که شبیه ماهی بریده بودمشان، توی ظرف پلاستیکی قرمز رنگ چید و گذاشت توی سفره و سریع برگشت و گفت:

« آبجی، حالا زیتون‌ها رو بده.»

چشمهایش برق می‌زد دیگر حواسش به بوی ماهی خانه‌ی همسایه نبود.

____

پ.ن:

امروز خواندم. ثبت کردم تا گاهی نگاهم را بگیرد و یادم بماند …


[ یکشنبه 92/3/26 ] [ 5:35 صبح ] [ حا.عین ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 82
بازدید دیروز: 92
کل بازدیدها: 30005