سایه روشن | ||
نبات مامان ! هفت ماهه شده ای سه ماه می گذرد از رشد اولین دندانت سه ماه می گذرد از سینه خیز رفتن هایت … نشستنت دیروز برای چندین ثانیه روی پاهایت ایستادی … امروز هم… خودت به تنهایی بدون کمک مبل و میز و صندلی فاصله تخت و میز را یک قدم می کنی و در چشم به هم زدنی وسط میز حکمرانی می کنی پنجمین دندانت جوانه زده و فکر می کنم ششمی و هفتمی هم در راه باشند… نیم کیلو بیشتر وزن کم کرده ای ، نزدیک است از خط بحرانی نمودارت هم بگذری !! یک قاشق می خوری سه تا پس میزنی و دست و پا تکان می دهی و شیطنت روی شیطنت. باید هزار ادا و شکلک درآوریم بلکه میان خنده هایت چندقاشقی حلقت را نشانه بگیریم. چند قاشق خورده شده را هم نیم ساعت نشده میسوزانی بس که آرام و قرار نداری باید همه جا را سینه خیز بروی و هرجای ممکن برای ایستادن و سرک کشیدن را کشف کنی. هیجانی ترین صدایی که میشنوی صدای چرخیدن کلید بابا در قفل در است وقتی وارد خانه می شود! رابطه ات با عروس کارد و پنیر شده و هیچکدام به دیگری رحم نمی کند! اشاره به دم های بریده ی عروس!! می خواهیم پس بفرستیم. فروشنده ایم :دی خلاصه که روز را شب می کنیم به ذوق خنده های تو و الحق که خیلی هم شیرین اند. ____ این مطلب برای پسرم پیش نویس شده بود. انتشار مطلب دادم تا مبادا روزی میان مرورهای بودنش چیزی از قلم بیفتد. خدایا مادران منتظر و کودکان دربستر را دریاب … [ شنبه 92/9/9 ] [ 8:14 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |