سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سایه روشن
 

لطفا با لحن بچه گانه  بخوانید …
یکی بود یکی نبود
غیر از خدای مهربون
یه جنگل بزرگ و خوش آب و رنگی بود! ! (:-D )
توی این جنگل زیبا حیوونای زیادی زندگی میکردند.

شیر،زرافه،میمون،خرگوش،لاک پشت،قورباغه،پروانه!!! و کلی حیوونای ریز و درشت دیگه!
یه روز از روزای خوشگل خدا، رابیت کوچولو! خرگوش ناز جنگل از خواب که بیدار شد، صورتشو که شست،صبحونشو که خورد،کتابشو خوند و پرید بیرون بیشه بره بازی کنه!
رفت دنبال فروگ قورقوری،تورتل لاکی(لاک پشت خان) وخانم باترفلای(پروانه کوچولو)، همشونو جمع کرد و شروع کردند به قایم باشک بازی!
لاکی جون رفت تو لاکش چشم بذاره، میشمرد 1_2_3 …
رابیت خرگوشی
پروانه کوچولو و
فروگ قوری هم پریدند که برن قایم بشن …
لاکی جون : 4_5_6_7_8_9_10 اومدمممممممم
همین که سرشو از لاکش بیرون آورد، خرگوشی از شانس بدش عطسش گرفت ، هاپیشششششته  ْ_ ْ

لاکی پرید درسوراخ درخت و گفت داااااالی پیدات کردم.
بععععله رابیت خان رفته بود توی سوراخ یه درخت بزرگ قایم شده بود!
چند قدم اومده بودند جلو که دیدند یه غنچه ی گل داره باااااز میشه! نشستند به تماشا .گل که باز شد پروانه خانوم هم پیدااااا شد!
همشون جیغ داد هورااا ، بعععله خانم باترفلای رفته بود توی غنچه ی گل قایم شده بود … !
سه تایی رفتند که بگردند فروگ خان رو پیدا کنند …
.
.
.
کی میدونه فروگ کوچولو کجا بود؟؟؟

______________________
بعدنوشت اول:  ثواب داره به یه مامان  عاجز در مانده از پایان داستانش کمک کنید ….

بعدنوشت دوم: عصبانی نشو میدونم بیمزه بود، بگو فروگ کوچولو کجاست و چجوری پیدا شد؟

 


[ یکشنبه 93/2/28 ] [ 2:7 عصر ] [ حا.عین ] [ نظرات () ]

وقتی با یک عدد نینی کوچولوی کچل شده توی خیابون راه میری نگاه مردم یا حرفشان حکایت همان الاغ و پدر و پسرش میشه …
پدر سبحان اصرار داشت به تراشیدن موهای سر سبحان و من اصرار بر نتراشیدن و محالست و چه حرفیست و …
خودم هم میدونستم تنها دلیلم بر نتراشیدن مو، از دست دادن قشنگی موهاش بود … نمی خواستم پسرم قشنگی موهایی که داره رو از دست بده، کچل شدنش هم بامزه بود ولی مو چیز دیگه ایست برای زیبایی …
نشستم مثل مامان های خیلی منطقی(!) یک تصمیمی برای موهای پسرم بگیرم ، یا باید کوتاه و مرتب میشد و یا تراشیده …
کوتاهی و مرتب شدن محال بود، آرایشگر زبر دست میخواست و صبور! که اطراف ما پیدا نمیشد! بعد هم با کلی گریه و زاری همراه میشد و اذیت شدن سبحان .

مزایای تراشیدن چی بود؟
یک . فصل بهار بهترین موقع برای تراشیدن مو و باد بهاری هم که موثر در رشد و نمو!
دو . تابستان نزدیکه و گرما و کلافگی با موی بلند سازگار نیست … حداقل برای یک عدد نوپای همیشه دوان …
سه. یکدست شدن موها
چهار. ضخیم تر شدن موها. نرمی موهای سر سبحان نمیذاره اثر شونه باقی بمونه .
پنج: سنی که بچه روی زیباییش حساس نیست و براش اهمتی نداره رو نباید از دست میدادم.
و شش. خوشحال شدن بابای سبحان :-)

شش مزیت نسبت به یک عیب به نظرم منطقیست که قلقلکت دهد برای برداشتن تیغ و قیچی :-D
و اینطور شد که پسرک خوشمزه مان ، خوشمزه تر شد در عرض دوساعت ! بدون خون و خونریزی! بدون گریه و ناله! همراه با آب بازی و خنده !
مبارکت باشه پسر نازنین من!
_________________
پ. ن اول: بماند که در جستجوی گوگلی ام اکثریت گفته بودند کچل نکنید! ولی هیچ کدامشان منطقی پشت «نکن» ها نداشتند …  من هم که مهرماهی(!) :-D  همه خصوصیات ماه مهریم فوران کرد(ازخودگذشتگی،مهربانی،منطق، دانایی …) کو این شکلک خودشیفتگی!! :-D

پ.ن دوم : از نظر علمی قضیه پرپشت شدن موها با تراشیدن ! رد شده است …


[ سه شنبه 93/2/16 ] [ 6:32 صبح ] [ حا.عین ] [ نظرات () ]

پسرم! یکسالست چشم های براق و لب های پر از خنده ات دنیای مارو زیباتر کرده …. ممنونم ازت… از بودنت … از حضورت … از نام « مادر » ی که به من بخشیدی

خداروشکر به خاطر همه ی لحظه های شیرینی که در این یکسال برای ما خلق کردی …

 

برای مردهای زندگیم؛ همسرم و پسرم :

امیدوارم من رو ببخشید به خاطر همه ی لحظات کم‌صبری و پرتوقعانه ام …

برای لحظاتی که بهتر می تونستم درکتون کنم اما نکردم … شرمندگی مرا بپذیرید …

_______________________

بعدنوشت 1 : روز تولد پسرم رفتیم زیارت بانوی خوبی ها، حضرت معصومه، تا دستی بکشند به سر سبحان ما و به درگاه خدا برای سلامتی و سعادتش دعا کنند…

خریدمون هم یه کیک و سه تا بادکنک و یک کلاه بود . به همین سادگی ؛ به همین خوشمزگی

 _______________________

بعدنوشت 2: اگر می خواهید یادتان بماند کوچولوی شما از موقع تولدش تا یکسالگی چه تغیبر چهره هایی داشته، می تونید مثل ما هر ماه، روز تاریخ تولدش یک عکس بیندازید در اندازه یکسان … (مثلا دوم هرماه)

بعد از دوازده ماه عکس ها رو چاپ کنید و با تزیین دلخواه به سلیقه ی خودتون ازش نوار ماهگرد بسازید …

من همه ی عکس های ماهگرد سبحان رو به صورت زیر با پانچ سوراخ کردم و از بند رنگی رد کردم …

می تونید به در کمد یا در یخچال بزنید …

یا روی استیکرهای شکل درخت به شاخه های درخت آویزون کنید …

حتی می تونید داخل یک قاب به شکل پله کان با تزیینات دیگه ازش قاب بسازید …

و یا جایی ثبتش کنید :-D  مثل اینجا :   http://sobhan.saye-roshan.ir

من چون تنبل بودم راحت ترینشو درست کردم :D


[ چهارشنبه 93/2/3 ] [ 4:12 صبح ] [ حا.عین ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 38
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 29779