|
سایه روشن 
| ||
|
پیامبر گرامی اسلام ذیل آیه شریفه «ثم جعلنا نطفة فی قرار مکین» فرموده است: « پس از استقرار 42 روزه جنین در شکم مادر، خداوند فرشته‌ای را به سوی او می‌فرستد تا هویت وی را مشخص کند و سپس از خدای متعال رزق او را می‌پرسد و آنچه را که خدای متعال می‌فرماید آن فرشته بر لوح سرنوشت جنین بی هیچ کم و کاستی می‌نویسد.» منبع موثق این کلام رو نمی دانم از کجاست ولی همین که پزشکان هم بعد از گذشت حداقل 42 روز می توانند به جنسیت جنین بپردازند گویای بسیاری چیزهاست … ________ 1- خدایا بهترین سرنوشت ها را برای فرزندمان رقم بزن. 2- خدایا هویت فرزندمان هر چه باشد پسر یا دختر ، سلامتش را به خودت سپرده ایم. نگهدارش باش … 3- خدایا رزق و روزی حلال بر فرزندمان جاری کن . آمین [ سه شنبه 91/5/31 ] [ 5:39 عصر ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
به بهانه خواندن یادداشتی از چارقد ، دست به کیبورد شدم تا من هم از این عبور قدری بنویسم.
هنوز مدت زیادی از روزهایی که بر سر مادرو پدرشدنمان بحث و گفتگو و گاهی جدل می کردیم نمی گذرد … هروقت من از خوبی های بچه می گفتم محمد از آمدنش می نالید و هروقت او از خوبی هایش می گفت ناله های من شروع می شد. انگار هردویمان می دانستیم چقدر وجود جگرپاره ای در خانه احساس می شود ولی ترس کوچکمان باعث می شد هربار یکی روی حرف دیگری نه بیاورد !
تمام ترس ما خلاصه می شد در اینکه نکند الان زمانش نباشد و در چارچوب مادرشدن من و پدرشدن محمد نگنجد. ترس از ناتوانی در رسیدگی به او آنچنان که شایسته اش باشد … از خرج و مخارج و منزل بزرگ و وسیله تمام و کمال گرفته تا داشتن وقت برای صرف نگهداری و تربیت نمونه ی او …
دیدن شیطنت های سرسام آور بچه های ریز و درشت اطرافمان ، ناله های خواهرجان از زیاد شدن روزبروز دردسرها و توصیه سایرین درمورد دست نگه داشتن و رسیدن وقتش … هیچکدام نمی توانست ما را توجیه کند.
محمد در حرف هایش همیشه از «توکل» می گفت … روزی که تصمیم گرفتم بهانه های اسرائیلی ام را دور بیندازم خوب می دانستم «توکل» چیزی نیست که در من و افکارم نگنجد! و اگر بخواهم برای مادرشدن صبر کنم تا همه مشکلات از سر راه برداشته شوند شاید آنروز هیچوقت نرسد! و یا بسیار دیر شده باشد!
روز به روز توقعاتمان برای یک زندگی راحت، بالاتر می رود . همچنین برای رسیدن به یک نقطه ی بدون ایراد و اشکال ! چه با بچه چه بدون بچه!. پس فرزند ما آن گزینه ای نیست که جلوی پیشرفت ما را بگیرد یا چوبی لای چرخ زندگی بیندازد!! چه بسا با آمدنش رزق و روزی، شادابی و نشاط و روشنای محض را به یک زندگی دو نفره هدیه دهد …
[ پنج شنبه 91/5/26 ] [ 11:24 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
بــه عاشقانه ی بسم الله
بــه زلالی زمــزم عـَـلِّــمنـا به شهدناب عسل إشفِنا بــه پـاکی وضـوی طهِّـرنا بــه 2 رکعت نماز قــرِّبنــا بــه روزه رمـضـان بـرِّکـنـا و به صوت و کلام حَفِظنا که تو نور بودی
و
رحمت شدی
و
نـزِّلـنــا
___________
دعای ثابتم در مقابل رکن یمانی در هر بار طواف : اللهم ارزقنا ولدًا واجعله تقیاً زکیاً لیس فی خلقه زیادة و لا نقصان واجعل عاقبته الی خیر خداوندا به من فرزندی عطا کن و او را پرهیزگار و پاک قرار ده که در آفرینشش کم و زیادی نباشد و سرانجامش را نیکو گردان. __________ خدایا مهربانیت را شکر! [ چهارشنبه 91/5/25 ] [ 7:43 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
تفسیر وجود تو میان دوخط ساده … یعنی حضور تو روی خط زندگی! سلام زندگی!
[ یکشنبه 91/5/22 ] [ 11:48 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
بدشناسی یعنی اینکه: نشسته باشی توی ایستگاه اتوبوس و منتظر اتوبوس خط خودتون… هی تاکسی ها بیان رد بشن یه چراغ و یه بوق … و تو سرتکون بدی که نه اتوبوسو عشقه… بعد ببینی خبری از اتوبوس نیست تصمیم بگیری بری جلوتر برا تاکسی ها دست تکون بدی … و بعد …. هر چی تاکسیه از خیابون محو بشه و اتوبوس های خط قیژژژژی از جلوت رد بشن!!
ایضاً : روزه هم باشی آتیش هم از آسمون بباره
[ سه شنبه 91/5/17 ] [ 8:28 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
کاربر تماس گرفته از استان یزد و با لهجه بسیار زیبا و غلیظ یزدی سلام و احوالپرسی میکنه … هرچی میخوام لهجه رو جمع کنم مثل خودم حرف بزنم هی قاتی میشه اصن یه وضی [ دوشنبه 91/5/16 ] [ 9:51 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
چندروز پیش درمورد مرتب نمودن خانه با دوست جانمان حرف میزدیم . مشکلی که هر دو با چند وچونش مشکل داشتیم. دوستمان هم مثل من همیشه می خواهد از یک روز شنبه شروع کند و خانه اش را برای همیشه تمیز نگه دارد. الان فکر نکنید ما بسیار کثیف و نامیزان هستیم. اصصصصصصلا! منظورمان ازمرتب بودن همین ریخت و پاش نبودن وسایل، جارو زدن همیشگی، گردگیری دائم، تمیز بودن همیشگی لباسها، نداشتن لباس بدون اتو و غیره و غیره است. محمد عقیده دارد خانه باید طوری باشد که وقتی به هر شیئی احتیاج پیدا می کند با برگرداندن صورت به این طرف و آن طرف شیء مذکور را بیابد!! گفتم که بدانید ریشه نامرتب بودن من از زمان ازدواج است … من به شخصه همیشه در رویاهای دخترانه ام خانه ام را بسیار شسته رفته و جینگول میدیدم. از آن خانه هایی که در مجلات دکوراسیون منازل به چشم میخورند… ولی الان شرممان شد عکسی از وضع اتاق ضمیمه پست کنیم ! نمی دانم این پروسه تمیز بودن برای شما هم مسئله ساز است یا اصلا به ذهنتان هم نمی آید لحظه ای خانه خود را نامرتب ببینید! هیچ دوست ندارم این وضع را ولی نمیدانم باید چه کرد! از کجا باید شروع کرد؟ فکر میکنم از آن پروژه هاییست که شکست بسیار دارد … خانم های موفق پیشنهاد بدهند لطفا …
[ شنبه 91/5/14 ] [ 1:11 عصر ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  | |
| [قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] | ||
