سایه روشن | ||
چه زیبا بافنده ای هستی وقتی « دروغ های مصلحتی ات» را در تار و پود زندگی مان می بافی ….
این لباس بافته به تن هردویمان زار می زند ! [ چهارشنبه 91/4/14 ] [ 5:41 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
محمد : دلم یه خونه بزرگ میخواد با یه حیاط بزرگ که یه گوشش یه میز تنیس بذاریم دوتایی تنیس بزنیم. من : ایشالا بهشت که رفتیم … محمد(خنده کنان) : یعنی تا این حد امید نداری ؟!
____________ تا یک ساعت پیش داشتم برای منصرف کردن دوستی از انجام کاری ؛ با جملات “توکل کن” و “امیدت به خدا باشه” و … تلاش میکردم ولی الان خودم دچار یک ناامیدی محض از اوضاع وارده شده ام !! محمد میگه مگه از این دنیا چی میخوای؟ آرزوهاتو کم کن تا راحت زندگی کنی . میگم دنیاست و آرزوهاش … اگر آرزو نباشه زودتر اینجارو بدرود بگیم بریم اونطرف تکلیفمونو معلوم کنیم که بهتره … دروغ میگم ؟ حکمت داریم از امام علی که : ابراز کردن گرفتاریها به معنای شکایت بردن از خدا نزد بنده هاست که بسیار ناپسنده. میخوام بگم نه گرفتاری ما، شکر خدا ، گرفتاریه و نه قصد شکایت و گله دارم … فقط امیدی ندارم … ولی به معجزه اعتقاد دارم …
آخرنوشت: آدمای زیادی به معجزه تو احتیاج دارند … اعجاز بنما لطفاً !
[ چهارشنبه 91/4/7 ] [ 7:47 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 91/4/4 ] [ 3:39 عصر ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
به مناسبت میلاد امام حسین … در خون? مولامون گل پسری چشم گشود خدا به یمن مقدم قشنگش دری ز رحمت گشود *** پیغمبر خدا خوشحاله اونو رو دستاش داره ناز میکنه، می بوسه و می بویه اما یه باره اشک از چشاش می باره *** فاطمه جان دختر پیغمبره از دیدن غم بابا دلش میگیره میگه بابا چرا هوای گریه داریم؟ نکنه چیزی هست که ما خبر نداریم؟ *** رسول رحمت میگه: الان، فرشته ای از سوی رب رحمان اومد و گفت حسین تو کشته راه حقه محبتش تا ابد، تو قلب هرچی مرده *** روزی میاد که دشمنان خدا می کنند سر از بدنش جدا هرکی تو جبهه یارش باشه یا تو دلش محبت اون باشه خدا ازش راضیه و پاش نوشته بنده خوب من، جای تو تو بهشته ! *** بعدنوشت : به جهت استفاده در بخش کودکانه یک نشریه… [ شنبه 91/4/3 ] [ 9:40 صبح ] [ حا.عین ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |